دانشگاه ال ام او مونیخ
پول
، همه چیز است! اکثر فعالیت های انسان، به طور مستقیم یا غیر مستقیم به پول مربوط است. بنابراین عجیب نیس که بسیاری از رفتارهای انسان وابسته به پول باشد. ووهس و همکاران در یک مطالعه کمّی و نوین، اثر پول بر رفتار را بررسی کرده اند. آنها طی یک مطالعه مفصل تلاش کرده اند تا به این سوال پاسخ دهند که ایده پول چگونه رفتار انسان را هم در حالت انفرادی هم در حالت اجتماعی تحت الشعاع قرار می دهد
در آزمایش های انجام شده در این مطالعه، نویسندگان شرکت کننده ها را به سه گروه مختلف تقسیم کردند. شرکت کنندگان ابتدا یک آزمون “جور کردن کلمات” را انجام میدادند. در هر آزمون, ۵ کلمه به شرکت کننده داده میشد تا با ۴ کلمه از ۵ تا یک جمله ی معنی دار بسازد. تفاوت سه گروه در این مفهوم جمله ی ساخته شده بود. در گروه اول ( گروه کنترل) جملات ساخته شده کاملا ربطی به مفهوم پول نداشتند. برای مثال با ۵ کلمهی ” اعتماد، است، سرد، خیلی، هوا” میتوان این جمله را ساخت: “هوا خیلی سرد است.” گروه دوم (گروه پول اسباب بازی) جمله هایی مثل گروه اول میساختند اما هنگام جور کردن کلمات، تصویری از یک اسکناس بازی مونوپولی هم در پس زمینه نمایش داده میشد. گروه سوم (گروه پول واقعی) جملاتی میساختند که مستقیما در مورد پول بود. مثلا با ۵ کلمه ” درآمد، گرما، دارم، من، زیادی” این جمله ساخته میشد “من درآمد زیادی دارم”. این جمله مفهوم پول را القا می کند.
در ادامه به تمامی شرکت کنندگان یک معما داده می شد تا آن را حل کنند. آزمایشگر از شرکت کننده ها میخواست که هر موقع نیاز داشتند از او در خواست کمک کنند. در این صورت، مدت زمان که طول می کشید یک شرکت کننده در خواست کمک کند به عنوان متغییر وابسته در نظر گرفته می شد
اگر قدرت جود است و گر قوت سجود، توانگران را به میسر شود
نتایج نشان داد که گروه (پول واقعی) به صورت معنی دار نسبت به دو گروه دیگر کمتر درخواست کمک می کنند! شکل ۱ نشان می دهد که فکر کردن در مورد ایده ی پول، حس خودکفایی را تحریک می کند و از این جهت یادآور نظر شیخ مصلح الدین سعدی است که “اگر قدرت جود است و گر قوت سجود، توانگران را به میسر شود.”
سوالی که با دیدن این نتیجه مطرح میشود این است که ایده ی پول به خودی خود این اثر خودکفایی را ایجاد کرده یا اینکه مقدار پول مورد بحث هم تاثیرگذار است؟ در آزمایش دوم٬ دو گروه شرکت کننده آزمون جور کردن کلمات را انجام می دادند. در گروه اول (گروه پول کم) جملات این معنی را القا می کردند که شخص پول کمی دارد. در گروه دوم (گروه پول زیاد) جملات، پول زیاد را القا می کردند. همین یادآوری ساده باعث شد که گروه دوم در خواست کمک کمتری نسبت به گروه اول از خود نشان دهند! (شکل ۲)
چشمهٔ آفتابند و بر کس نمیتابند!
طی یک سری آزمایش دیگر، نویسندگان تلاش کردند به این سوال پاسخ دهند که آیا این حس خود کفایی ایجاد شده با پول باعث می شود که انسان به دیگران کمتر کمک کنند؟ بله! جواب مثبت است! در ۴ آزمایش دیگر، ووهس و همکاران نشان دادند که گروه پول، به صورت معنادار زمان کمتری برای کمک به دیگران صرف می کند. به علاوه در یک آزمایش جداگانه نشان دادند که گروه پول خسیس تر نیز می شوند و تمایل کمتری به اهدای پول به دیگران از خود نشان می دهند.
برتر از همه نشینند و خود را به از همه بینند!
نویسندگان این مقاله، همچنین اثر اجتماعی پول را نیز مورد مطالعه قرار دادند. آنها به این سوال پاسخ دادند که آیا القا و یادآوری مفهوم پول باعث تک روی و فاصله گرفتن فرد از گروه می شود؟ آزمایشگر از شرکت کنندگان خواست که برای آشنایی بیشتر با او کنار هم بشینند و صحبت کنند. آزمودنی ها می توانستند که صندلی خود را در جایی که می خواستند قرار دهند. نویسندگان نشان دادند که گروه پول، هنگام نشستن کنار آزمایشگر برای آشنایی، فاصله فیزیکی بیشتری را اختیار می کند و دورتر می نشینند!
نتایج جالب توجه ۹ آزمایش این مقاله نشان می دهد که مفهوم پول رفتار انسان را هم درقبال خود و هم در مقابل دیگران تحت تاثیر قرار می دهد. اما آیا دلیلی برای توضیح چنین رفتاری وجود دارد؟ احتمالا جواب به این سوال به صورت محاسباتی کار آسانی نباشد. در عین حال می توان حدس های زیادی در مورد دلایل تکاملی و یا فرهنگی این مشاهدات مطرح کرد. معمولا، افراد پولدار (بدون نیاز به دیگران) بیشتر میتوانند نیازهای خود را برطرف سازند و به اهدافشان برسند. آنها به دیگران کمتر رجوع می کند. پول به همان اندازه که نیازهای شخصی فرد را برطرف می کند، نیاز به دیگران را نیز کاهش میدهد.
در فرهنگ غنی زبان فارسی نیز به مسئله پول و تفاوت های فقیر و غنی اشارات زیادی شده است. شاید بهترین نمونه، جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی در باب هفتم گلستان باشد. سعدی در این مجادله، ظاهرا، طرفدار طبقه مرفه است و درگیر بحث داغی در مورد خصوصیات اخلاقی پولدارها و بی پول ها میشود که آخر عاقبت بحث هم به کتک کاری و دعوا و پلیس میکشد. شاید سعدی خوشحال میشد اگر میدید که خیلی از نکته هایی که (او از زبان) مدعی به آنها اشاره میکند در مقاله ووهس و همکاران تایید میشود
مشتی متکبر مغرور معجب نفور، مشتغل مال و نعمت، مفتتن جاه و ثروت که سخن نگویند الا به سفاهت و نظر نکنند الا به کراهت. علما را به گدایی منسوب کنند و فقرا را به بی سر و پایی معیوب گردانند و به عزت مالی که دارند و عزت جاهی که پندارند، برتر از همه نشینند و خود را به از همه بینند و نه آن در سر دارند که سر به کسی بر دارند بی خبر از قول حکما که گفتهاند: هر که به طاعت از دیگران کم است و به نعمت بیش به صورت توانگر است و به معنی درویش.
چه فایده چون ابر آذارند و نمی بارند و چشمهٔ آفتابند و بر کس نمیتابند. بر مرکب استطاعت سوارانند و نمیرانند. قدمی بهر خدا ننهند و درمی بی من و اذی ندهند. مالی به مشقت فراهم آرند و به خست نگه دارند و به حسرت بگذارند.
Recent Comments