انسانها خیلی طرفدار “پول” هستند! این موضوع برهیچکس پوشیده نیست. ما همیشه در جستجوی پول هستیم و همیشه تلاش می کنیم پول بیشتری به جیب بزنیم. این موضوع هم به صورت آزمایشگاهی و هم به صورت تئوری به طور مفصل مطالعه شده است. در حال حاظر ما فهم نسبتا کاملی از ساز کار رفتار پاداش محور انسانها و همچنین آنچه در مغز اتفاق می افتد داریم. سوال جالب توجهی که بررسی شده است این است که: آیا ما به صورت “ناخودآگاه” هم به پول پاسخ می دهیم؟ در این پست ما به مطالعه خلاقانه پسیولونی و همکاران پرداخته ایم. آنها این سوال را مطالعه می کنند که چگونه تلاش خودآگاهانه می تواند توسط اطلاعاتی که شرکت کنندگان هیچ دسترسی “خودآگاهانه” به آن ندارند، تحریک و ترغیب شود.
در هر ترایال آزمایش (شکل 1)، شرکت کنندگان ابتدا یک تصویر نویزی و در ادامه یک دماسنج را مشاهده می کنند. در این مرحله، آنها یک دسته مکانیکی را با دست راست فشار می دهند تا دماسنج را پر کنند. هر چه نیروی بیشتری به دسته وارد شود، دماسنج بیشتر پر می شود. آنها در صورتی جایزه می گیرند که دماسنج را به طور کامل پر کنند. اندازه جایزه در هر تریال آزمایش متغییر بود: جایزه می توانست بزرگ (1 پوند) یا کوچک (1 پنی که یک درصد 1 پوند است) باشد. این جایزه توسط تصویر پوند یا پنی که در یک توالی تصاویر نویزی قرار گرفته بود، مشخص می شد (شکل 1). بعد از آن بلافاصله دماسنج نمایش داده می شد.
در بعضی از ترایال ها، به دلیل اینکه سکه به مدت کافی (100 میلی ثانیه) نمایش داده می شد، جایزه کاملا مشخص بود. در این ترایال ها، شرکت کننده ها به صورت آگاهانه می دانستند که برای چه مقدار پول در حال تلاش هستند. نتایج رفتاری نشان داد که شرکت کننده ها وقتی پول بیشتری در میان است، نیروی بیشتری به دسته اعمال میکردند (شکل 2 سمت راست، فلش آبی). سیگنالهای مغزی نیز همین موضوع را نشان می دهند (شکل 2 سمت چپ، فلش آبی). تا اینجا نتایج بدست آمده غیرمنتظره نیست.
اما در بعضی ترایال ها، سکه به مدت کوتاهی نمایش داده می شد (50 و 17 میلی ثانیه) و به سرعت با تصویر نویزی، قبل و بعد از نمایش سکه، پوشیده می شد. در این ترایال ها، اطلاعات جایزه، و در نتیجه انگیزه اعمال کردن نیروی فیزیکی به دسته “ناخودآگاهانه” بود. شرکت کنندگان به صورت آگاهانه از اندازه جایزه خبر نداشتند. مهمترین یافته این مقاله این بود که در اینجا هم شرکت کنندگان وقتی اطلاعات “ناآگاهانه” مشخص می کرد که جایزه بیشتری در میان است، نیروی بیشتری به دسته اعمال می کردند (شکل 2 سمت راست فلش سبز). میزان تلاش شرکت کننده ها بر اساس اطلاعات “ناخودآگاهانه” هدایت می شد. داده های مغزی (شکل 2 سمت چپ) نیز وقتی که اطلاعات “ناخودآگاهانه” نشان از جایزه بزرگتری داشت، فعالیت بیشتری از خود نشان دادند.
اما چرا این نتایج مهم هستند؟ این نتایج پیشنهاد می کنند که “خود آگاهی” و انگیزه یک چیز مشابه نیستند. نویسندگان شاهدی قوی برای باوری که احتمالا اولین بار توسط زیگموند فروید مطرح شده فراهم می کنند: دلیل اینکه “چرا” و “چه” کاری انجام میدهیم ممکن است بعضی اوقات بر ما پنهان باشد. در تریال های “ناخودآگاه”، مردم گاهی اوقات نیروی بیشتری وارد می کردند و گاهی اوقات نیروی کمتر. اما آنها نمی دانستند که این تفاوت نشأت گرفته از تصویر پنهان سکه ای است که قبلا دیده اند.
Recent Comments