LOADING
April 1, 2021 Leave your thoughts

اشاره الکی به “نوروساینس و مغز” شنونده را گمراه میکند

تجربه به من نشون داده که وقتی یک پدیده روانشناختی رو برای دوستی توضیح میدم, اشاره به مغز و علوم اعصاب و نوروساینس توجه شنونده رو خیلی بیشتر جلب میکنه. حتی وقتی اطلاعات نوروساینسی کاملا به موضوع مورد بحث بیربط باشه, پرتاب کردن جمله ای مثل “در مغز انسان هم فلان …” اثر معجزه آسایی روی شنونده داره و به اصطلاح, حجت رو تمام میکنه. این مساله خیلی نگران کننده است و اگر واقعیت داشته باشه, خیلی باید مراقب باشیم که (چه به عنوان گوینده و چه به عنوان شنونده) توی دام یه همچین صحنه ارایی خطرناکی نیفتیم. در ادامه ی این پست, خلاصه مقاله ایی رو با هم مرور میکنیم که در سال ۲۰۰۸ نشون داد که این نگرانی جدیه و

شلوغ کردن گفتگو با اطلاعات نوروساینسی بیربط به موضوع, قضاوت منطقی ما رو مختل میکنه.

برای بررسی تجربی این ایده, دینا وایزبرگ و همکاران, ۱۸ پدیده روانشناسی رو برای توضیح دادن به مخاطب انتخاب کردند و در مورد هر کدوم ۲ جور “توضیح” برای مخاطب عام (یعنی کسی که سابقه دانشگاهی و تحصیلی در روانشناسی و نوروساینس نداره) نوشتند: (۱) توضیح “خوب” که توضیحیه که با دانسته های علمی مطابقت داره و ایراد منطقی و استدلالی نداشته باشه. (۲) توضیح “بد” توضیحیه که به دانسته های علمی ربطی نداره و ایراد های منطقی مثل مصادره به مطلوب, همان گویی (توتولوژی) و … داشته باشه.

با اضافه کردن اطلاعات بیربط نوروساینسی به این ۲ گروه توضیحات, دینا وایزبرگ و دوستان ۴ گروه مختلف استدلال تولید کردند (اگر به جزیات بیشتر این موضوع علاقه دارد شکل ۴ پایین پست رو ببینید):

  • استدلال درست بدون نوروساینس بیربط
  • استدلال درست با نوروساینس بیربط
  • استدلال غلط بدون نوروساینس بیربط
  • استدلال غلط با نوروساینس بیربط

بعد در غالب ۳ آزمایش, این استدلالها به ۳ گروه مختلف مردم نشون دادند و از هر کس خواستند نظر بده که “این استدلال به نظر شما قانع کننده است ؟ ”


آزمایش اول: مخاطب عام

بزرگسالانی که سابقه تحصیل در روانشناسی و نوروساینس نداشتند , (۱) بدون وجود اطلاعات بیربط نوروساینس, فرق استدلال خوب و بد را به درستی تشخیص میدادند؛ (۲) ولی ارایه اطلاعات بیربط نوروساینس باعث شد استدلال های غلط هم قابل قبول تلقی شوند!!

آزمایش دوم: دانشجو های روانشناسی و علوم اعصاب

دانشجو هایی که مشغول تحصیل در روانشناسی و نوروساینس بودند , (۱) بدون وجود اطلاعات بیربط نوروساینس, فرق استدلال خوب و بد را به درستی تشخیص میدادند؛ (۲) ولی اینجا هم , ارایه اطلاعات بیربط نوروساینس باعث شد استدلال های غلط هم قابل قبول تلقی شوند!!

آزمایش سوم: کارشناسان و محققان علوم اعصاب

محققان علوم اعصاب (۱) بدون وجود اطلاعات بیربط نوروساینس, فرق استدلال خوب و بد را به درستی تشخیص میدادند؛ (۲) خیلی مایه خوشحالی بود که ارایه اطلاعات بیربط نوروساینس تاثیری به قضاوت کارشناسان نداشت و استدلال های غلط رو به درستی تشخیص دادند

۴ مثال از استدلال های درست و غلط با و بدون اطلاعات بیربط نوروساینسی

Leave a Reply

Your email address will not be published.